مسیج بازگشایی و باز شدن مدرسه ها
بابا غصه نداره تا چشم به هم بزنی تموم میشه …
“زمزمه های پدر و مادر در عصر ۳۱ شهریور”
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که :
تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام !
بعد معلم می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو …
من که حلالشون نمی کنم !
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
زمانی که داداشم میرفت مدرسه
شبها با جوراب و شلوار لی میخوابید که صبح ۵ دقیقه دیرتر بیدار بشه …
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
شما یادتون نمیاد اون روزهایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگفت
امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
شما یادتون نمیاد اوج احتراممون به یه درس این بود
که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من میفته …
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
یادتون میاد ؟؟؟
نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد …
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
یادش بخیر خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم
یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم …
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه :
یه برگه از کیفتون بیارید بیرون !
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
اگه گفتی شباهت معلم با دماسنج چیه؟
هر دوشون وقتی صفر رو نشون میدن ، آدم می لرزه!
به اول مهـــر خوش اومدی
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
یادش بخیر ؛
در به در دنبال یکی میگشتیم دفترامونو جلد کنه !!!
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
اولی ها شلخته
دومی ها پاتخته
سومی ها پلیسن
چهارمی ها رئیسن
پنجمی ها رفوزه یه وری میرن تو کوزه کوزه که در نداره ، باباش خبر نداره
یاد دوران مدرسه بخیر…
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
آخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن!
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
ماه مهر از آنچه در تقویم می بینید به شما نزدیک تر است !
چقدر زود دیر میشود …
اس ام اس اول مهر و بازگشایی مدارس
چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید که آخرین امتحان رو تموم کردید
و برگه رو دادید به مراقب و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه
و واسه تابستون نقشه میکشید و هزارتا رویا …
هووووووووووی عمو کجایی ؟ جلوی پاتو نگاه کن ؛ فردا باید بری مدرسه …